پارت ۲۴ در کنار او بخش ۴
بفرما اینم بخش ۴🗿👌
و اینکه اسم ظاهری اون زده در کنار تو ولی در کنار او هستش پس فرقی هم با هم ندارن فقط تو بی ادبیع🗿💔
+خوب دیگه دیر شده خانومی من یک دقیقه از حضورتون مرخص میشم
-دواین وایسا..
+چیزی میخوای؟
-نه فقط نکشش....
+باشه (=
○واسا چی میخواستی منو بکشی!!!
+شاید=)
○نه کمک این یاروع روانیه....
+خفه
-----------------------(پشت درختا)
پق
○غلط ....کردم...نزن....
+خودت خواستی بار دیگه ببینم بهش دست میزنی خودم دستاتو میبرم
پق
------------------(تمام)
-او..ن..کجاس؟
+داره به کارای بدش فکر میکنه =)
-باشه دیگه غروب شده بیا برگردیم
+باشه خانمومی.....
-چرا... بهم میگی.... خانمی؟
+چون به زودی تو زنم میشی (=
-چی........
-----------(شب)
از زبان زیبا
صدای شنیدم اومدم بیرون که یه نفر منو از پشت گرفت و دهنمو.......
از زبان دواین
از صدای تق و توق بیدار شدم رفتم بیرون تا ببینم زیبا حالش خوبه یا نه
که زیبا نبود رفتم تو چادر ادوارد
+ادوار پاشو زیبا نیست
$تو کی هستی .... زیبا دیگه کیه
+پاشو بگو زیبا کجاس
$ها کمککککک میخوان منو بکشن
پق(زد تو صورتش)
+این اسکل بازیا چیه از خودت در میاری میگم زیبا نیست پاشو باید پیداش کنیم ممکنه اسیب ببینه
$زیبا نیست!!
از زبان ادوارد
پاشودم و رفتم زنگ خطرو به صدا در اوردم یکی از جادوگرای گروه اومد و مکان تقرییبیه زیبا رو گفت تو چشمای دواین ترس بود
پایان بخش ۴🗿👌